Friday, August 28, 2009

بیاید با کمک مالی مادری را از اعدام نجات دهیم



مينا جعفري وکيل اکرم مهدوي در گفت و گو با روز، به تشريح آخرين وضعيت پرونده موکل خود پرداخت. وي تاکيد کرد: پرونده اکرم مهدوی، در مرحله پیش از استیذان از رئیس قوه قضائیه است و با وجود جمع آوری 18 میلیون و 500 هزارتومان از طریق کمکهای مردمی، هنوز نتوانسته ایم رضایت خانواده مقتول را برای پذیرش دیه اکرم جلب کنیم.

به گفته جعفري: اکرم هنوز در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد. او مادر دختر 17 ساله ای است که علی رغم وضعیت تحصیلی بسیار خوب و تحصیل در مدرسه نمونه، به دلیل عدم حضور مادر برای نگهداری از او، از سوی پدر مجبور به ازدواج اجباری و ترک تحصیل شده است.
وی درباره کمک های مالی جمع آوری شده از سوی افراد خیرخواه چه در داخل کشور و چه خارج تصريح مي کند: کمک های مالی مردم که از سوی ایرانیان داخل و خارج از کشور به حساب افتتاح شده توسط وکیل اکرم واریز شده به مبلغ 5/18 میلیون تومان رسیده است. جمع آوری کمکها در خارج از کشور به همت دو تن از فعالان زن در سوئد ( در مجله "آوای زن") امکان پذیر بوده است.
مینا جعفری همچنین به اقدام برخی از افرادی اشاره می کند که به نام حقوق بشر فعالیت می کنند، ولی در رفتار خود صداقت ندارند: متاسفانه برخی از کمک ها که در ابتدای کمپین از طریق یکی از افرادی که خود را عضو کمپین جمع آوری دیه برای نجات جان اکرم می دانست صورت گرفته با وجود چندین بار تقاضا از سوی بنده، هنوز به دست ما در ایران نرسیده و هربار به بهانه ای درخواستمان نادیده گرفته شده است. در حالی که کمکها از سوی ایشان به نام اکرم و برای نجات از او اعلام شده بود.
جعفری با اشاره به اینکه رقم تعیین شده برای خونبهای موکلش 60 میلیون تومان تعیین شده، درباره پرونده اکرم مهدوی می گوید: پرونده هنوز برای استیذان نرفته است. تاکنون چندین بار برای تحویل همین پولی که جمع آوری شده در ازای دیه، اقدام کرده ایم و دوبار هم با ایشان (صاحبان خون) ملاقات حضوری داشتیم. اما هنوز نمی دانیم که اگر کمکهای مردمی جمع آوری شده، به رقم تعیین شده نرسد ( که تاکنون به یک سوم این میزان نیز نرسیده است) آنها چه تصمیمی خواهند گرفت.

سابقه پرونده
اکرم مهدوی زن 34 ساله ای است که در بیست سالگی به اجبار و سیلی پدر با مردی ازدواج کرد که 50 سال از او بزرگتر بود. اکرم در هشت سال زندگی با همسرش دو بار تقاضای طلاق داد که هر دوبار رد شد و در نهایت روزی با همدستی مرد دیگری دستش به خون شوهر آلوده شد.
اکرم از سال 85 تا کنون با حکم اعدام در زندان اوین به سر می برد. در این مدت از دیدن تنها دخترش محروم بوده و این دختر نیز که حاصل ازدواج اجباری و ناموفق اول اکرم در سن 13 سالگی بود، مانند خود اکرم، به ازدواج اجباری از سوی پدرش وادار شد.
فعالان حقوق بشر در یک سال و نیم گذشته تلاش فراوانی را برای نجات اکرم مهدوی از اعدام آغاز کرده اند. به گفته یکی از این فعالان، وضعیت اکرم مهدوی مانند بسیاری از زنان همسرکش دیگر، نتیجه دو پدیده اجتماعی در ایران است که هردو زنان را یا به حاشیه یا به میدان جنایت هل می دهد. یکی از این دو پدیده، قانون نابرابر و ضد زنی است که به پدر و جد پدری اجازه انتخاب همسر برای دخترش آنهم در سنین پایین را می دهد و نیز حق طلاق را از او دریغ می کند، و دوم فقر و بی سوادی که هردو شرایط زنان را به مراتب سخت تر از مردان می کند. زیرا آنچه که امروز می توانست و می تواند جان اکرم و زندگی دخترش را نجات دهد، وضعیت مالی اوست.
مینا جعفری در ادامه سخنانش به روز درباره پرونده موکل دیگرش سهیلا قدیری که به دلیل کشتن فرزند نوزادش حکم اعدام دریافت کرده بود، می گوید: پرونده سهیلا از شعبه 71 دادگاه کیفری استان به اجرای احکام دادسرای جنایی ارجاع شده. دادگاه خودش را در مورد تصمیم گیری، فاقد صلاحیت دانسته و آن را به عهده دادسرا و اجرای احکام گذاشته. ما هم در حال طرح پرونده اثبات نسب در دادگاه خانواده هستیم. وی اظهار امیدواری می کند که مطرح شدن اثبات نسب در دادگاه خانواده بتواند برای کمک به زنی که در عین فقر و بیماری، مرگ را تنها راه نجات فرزندش از زندگی رقت بار خود دانسته، کمک کند.

خامنه ای حرفهایی را نباید زد ( در مورد تجاوز و شکنجه حرفی نزنید )



باز سیرک ضرغامی به خروش آمد و یک نمایش مسخره دیگر هم پخش شد . در اخبار ساعت 14 اعلام شد که یک رسوایی بزرگ برای دولت آمریکا ، این رسوایی برملا شدن اسنادی است که نشان می دهد افراد سازمان سیا زندانیان متهم به تروریست را شکنجه کرده اند ، چند نکته جالب در این خبر وجود داشت .

اول اینکه این اسناد بر ملا شده است ، باید گفت بر ملا نشده است بلکه دادستان کل آمریکا این اسناد را به جریان انداخته است و در خواست رسیدگی کرده . در همین جا فرق بین دادستان آمریکا و دادستان ایران مشخص می شود دادستان آمریکا می خواهد که به این اسناد رسیدگی شود اما دادستان ایران هنگامی که کروبی اسنادی منتشر کرد که به زندانی ها تجاوز شده سریع گفت که همه اینها دروغ است و با کسی که این اسناد را منتشر کرده برخورد شد . دادستان آمریکا کنار مظلوم می ایستد و با سازمان سیا در می افتد اما دادستان ایران کنار متجاوز می ایستد و با مظلوم در می افتد .
مسئله دوم ، خود خبر است در این خبر گفته شد که در اسناد موجود ، افشا شده است که بعضی از افراد سیا به متهمان گفته اند که به خانواده شما تجاوز می کنیم و با اسلحه به طرف آنها شلیک کرده اند ، خوب مسئله اینجاست آنها گفته اند که به خانواده شما تجاوز می کنیم کدام خانواده شما تصور کنید فردی از افراد القاعده در کوهای افغانستان دستگیر شده و به زندان افتاده حال بازجو می گوید من به خانواده تو تجاوز می کنم ، این بازجو خانواده این متهم را از کجا می شناسد که چنین حرفی به او بزند ، همه می دانند افرادی که در گروهای تروریستی عضو هستند هیچ کس اطلاعی از خانواده آنها ندارد ، باید گفت شما که با این عجله این خبر را منتشر کردید چرا نگاهی به اعمال خود نمی اندازید بازجو گفته است که من به خانواده تو تجاوز می کنم در اصل تهدید کرده است خوب بازجوی شما که به زندانی در کهریزک تجاوز کرد مگر به پسر 15 ساله تجاوز نکردید مگر به ترانه تجاوز نکردید ، مگر به زهرا بنی یعقوب تجاوز نکردید ، پس چطور تهدید بازجوی سازمان سیا رسوایی است اما تجاوز قاضی مرتضوی رسوایی نیست ، می گوید که با اسلحه به طرف متهم شلیک کرده اند ، خوب مگر شما در وسط خیابان با اسلحه ندا را نکشتید ، مگر سهراب را نکشتید مگر کیانوش را نکشتید ، مگر در کهریزک زندانی را نکشتید و بعد جنازه او را در سطل زبانه مخفی نکردید ، خود می گوید بازجویان سازمان سیاه افراد متهم به تروریست بودن را تهدید کرده اند ، اما شما که بدون دلیل ندا را کشتید ، ندا مگر تروریست بود ، سهراب مگرمتهم بودن بود که او را هدف قرار دادید .
چگونه است که هنوز یک ماه نشده از کودتای 22 خرداد و این همه پرونده تجاوز و کشتار شما در زندانها بر ملا شد اما چرا یکبار زندانیانی که در گونتانامو بودند نیامدند و اعتراف نکردند چون اتفاقی در آنجا نیفتاده بود ، مگر چند نفر آدم کش سپاه چند سال در عراق در زندان آمریکایی ها نبودند چرا آنها نیامدند و از شکنجه حرفی نزدند ، آن دو خبرنگار ایرانی که 1 سال در عراق زندانی بودند و چند سال پیش آزاد شدند ، چرا آنها را بایکوت کردید چون اعتراف کردند که در زندان آمریکا با آنها رفتار بدی نشده بود .
دادستان آمریکا دستور می دهد که اگر چنین چیزی واقعیت داشته باشد باید با این افراد برخورد شود ، اما رهبر ایران می گوید که بعضی از حرفها را نباید گفت : کدام حرف ، همان حرفها که کروبی زد همان حرفهایی که در مورد قتل ترانه و تجاوز به زندانی ها بود .
آقای خامنه ای مرا ببخش چون نمی توانم این حرفها را نزدم تا روزی زنده هستم حرف می زنم می نویسم و تو را رسوا خواهم کرد .

چهره های کودتا : نقش حسین طائب در کشتار مردم



این گزارش نقش حسین طائب فرمانده ی نیروی مقاومت بسیج در کودتای انتخاباتی و کشتار مردم را بررسی می کند ...



سایت جنبش راه سبز، در گزارشی به نقش حسین طائب فرمانده ی نیروی مقاومت بسیج در کودتای انتخاباتی و کشتار مردم پرداخته است. این گزارش را رسا معصومی زیر عنوان «محسنی اژه ای یا طایب؛ متهم اصلی کشته شدگان اخیر کیست؟» می باشد که آن را در ادامه می خوانید:


محمود احمدی نژاد که تایید آرای او توسط رهبری در نماز جمعه، اعتراضات، تظاهرات و کشته شدن بسیاری از مردم معمولی را در خیابان ها به دنبال داشته است، برای اولین بار در برابر دوربین صدا و سیما، مقصر آسیب های پس از انتخابات و از دست رفتن مردم را، محسنی اژه ای وزیر برکنار شده وزارت اطلاعات دولت خویش معرفی کرده است. وزیری که پیش از این به همراه چند تن از مدیران ارشد خویش توسط احمدی نژاد از وزارت اطلاعات پاکسازی شده بود.


از سوی دیگر پیش از این هیاهوها و برکناری ها، در رسانه ها آمده بود که پنج تن از معاونان و مدیران وزیر اطلاعات طی نامه ای به رهبری ضمن بر شمردن سوابق حسن طائب، هشدارداده بودند که با رویه های اخیر، وزارت اطلاعات در شرف از هم پاشیدگی است تا اعتراف گیری های کذایی زیر نظر طائب صورت گیرد


در تیر ماه ۱۳۸۷ طایب فرمانده بسیج شد با شعار رویکرد جدید نیروی مقاومت بسیج در تعمق موضوعات فرهنگی و عقیدتی. بر اساس اخبار رسیده به جرس، از همان سال گذشته بخش نامه های متعددی با امضای طایب و یا در برخی موارد با امضای معاونان ایشان به نیروهای مقاومت بسیج سراسر استان ارسال می شد که محوریت بسیاری از آنان نشان از دورخیز بسیج برای زمینه سازی در انتخابات ریاست جمهوری دهم داشت تا از تسلط کافی برای حمایت احمدی نژاد به عنوان پیروز نهایی انتخابات برخوردار شوند.


دستور العمل های متعددی با مدیریت طایب و همراهی نهادهای موازی امنیتی و اطلاعاتی از سال گذشته به اجرا در آمد که از جمله آن مانیتور کردن و در کنترل گرفتن تمامی جلسات اعضای جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین بود و در کنار آن تلفن های همراه و منازل بسیاری از اصلاح طلبان نیز به صورت رسمی مورد شنود قرار می گرفت.بسیج منسجم تر از انتخابات دوره پیش به میدان آمده بود و با پیش بینی جدی تری وارد عرصه شد تا تجربه چهارسال گذشته را دوباره تکرار نکند و اینبار بتواند با اختلاف آرای بالا راه هرگونه اعتراض را ببندد. در این راستا تقسیم کاری در نیروهای مقاومت بسیج از سال گذشته آغاز شده بود؛ کارهای تبلیغاتی و نظامی و حتی آموزش های لازم جهت برخورد با «آشوب گران» خیابانی نیز به عنوان یکی از دستور العمل ها در پایگاههای بسیج اعلام شده بود.یک منبع موثق از تهران خبر از آماده باش پنجاه درصدی بسیج در روزهای قبل از انتخابات و آماده باش صد در صدی بسیج در روز پس از اعلام نتایج انتخابات داده است. هماهنگی با بسیج های مرکز و درگیری های خیابانی را پیش بینی کرده بودند و بر این اساس بسیج بسیار منسجم و هماهنگ همپای نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به کنترل وضعیت انتخابات ایران پرداخت. در بخش نامه هایی که به نیروهای مقاومت بسیج در سراسر کشور ارسال شده بود، مکان هایی برای دستگیری های فله ای در نظر گرفته شده بود و با بخش نامه هایی با سربرگ بسیج پیش از این همه این موارد پیش بینی و اعلام شده بود.


در روند برگزاری دادگاههای متهمان آشوب های خیابانی که طی آن فعالین سیاسی و برخی معترضان و راهپیمایی کنندگان را محاکمه می کردند نیز گفته می شود بسیج بیش از وزارت اطلاعات ایفای نقش کرده است و حتی بر اساس گزارش رسیده از تهران متن اعترافات آقایان ابطحی، عطریانفر و همچنین تاجزاده و نبوی و دیگرانی که حتی تن به اعتراف نداده بودند نیز پیش از اعلام رسمی، طی یک گزارش کامل در اختیار رهبری قرار گرفت تا حمایت قاطع رهبری مانع از تلاش برخی جریانات برای عدم برگزاری دادگاه های اعتراف متهمان شود. در گزارشی که برای آقای خامنه ای نوشته بودند، تاکید شده بود که اکثر متهمان سیاسی به تحرکات خود برای ایجاد انقلاب مخملی در ایران اقرار کرده اند.


در انتحابات پیشین که احمدی نژاد را برای نخستین بار بر کرسی ریاست جمهوری نشاند، تیم چند نفره ای که مجتبی خامنه ای، مرتضی رضایی و حجازی عضو آن بودند مسولیت یافته بودند تا با سازماندهی بسیج و سپاه احمدی نژاد را برنده انتخابات کنند اما در این دوره مسولیت اصلی به عهده طائب قرار گرفت و با مدیریت وی اتاق جنگ در قصر فیروزه در انتهای خیابان پیروزی شکل گرفت و پس از تنظیم دستورالعمل های متعدد، تمامی مراکز سیاسی و ستادی، تحت کنترل شدید امنیتی قرار گرفت. اما میزان حضور گسترده مردم در اعتراضات خیابانی و مقاومت میرحسین و کروبی تا این اندازه قابل پیش بینی نمی نمود و همین امر موجب شد که میزان کشته شدگان و دستگیرشدگان تا آنجا افزایش یابد که اختلافات درون سازمانی نیز نسبت به این روند آغاز شود. ابتدا اخبار مربوط به نامه معاونان و مدیران وزارن اطلاعات به رهبری و اعتراض آنان به سیاست های طایب به بیرون درز پیدا می کند. سپس وزارت اطلاعات بیانیه می دهد و به مطبوعات دستور صریح می دهند که از درج اخبار محرمانه وزارت اطلاعات خودداری کنند و سپس در لابلای این درگیری های درونی وزیر اطلاعات برکنار می شود و احمدی نژاد نیز علت برکناری اش را چنین اعلام می کند: «جناب اژه ای انسان خوبی بودند... اما اگر وزارت اطلاعات ماموریت اش را درست انجام می داد، این آسیب ها را در سطح خیابان نداشتیم، یک تعدادی از مردم از دست رفته اند."


اینک وزیر اطلاعات هم از کار برکنار شده اما خبر کشته شدن و دفن مخفیانه دها تن از از دست رفتگان فاجعه انتخابات هنوز ادامه دارد. آنچنان که اختلافات درونی در بدنه دولت و جریان های نظامی و امنیتی و بسیجی هنوز ادامه دارد تا در نهایت یک نفر را به عنوان مقصر اصلی از دست رفته ها یا آسیب دیده ها اعلام کنند و دامن اصل نظام و اصل دولت را از خون ریخته شده در خیابان ها و زندان ها پاک نگاه دارند.

نامه یکی از سرداران سابق سپاه خطاب به ملت ایران؛ خود عزای عمومی اعلام می کنیم!



يولداش: نصرت اله شاهدی از سرداران سابق سپاه پاسداران پس از ارائه نخستین سند مهدی کروبی درمورد تجاوز به زندانیان در زندان ، نامه ای خطاب به ملت ایران منتشر ساخت.


به گزارش "یولداش" متن کامل این نامه به شرح زیر است:


بسمه تعالیانا الله و انا الیه راجعونسلام دوستان عزیزم و ملت سبز ایراناولین سند هتک حرمت به فرزندان باشرف ایران توسط مجاهد نستوه حضرت آیت الله مهدی کروبی اعلام شد.


چه شده است که حوزه های علمیه و مراجع محترم تقلید سکوت کردند؟


کجا هستند کفن پوشان ایام دوران اصلاحات که چند هفته یکبار احساس تکلیف میکردند؟


کجایند آنهایی که شعار ذوب در ولایت و دفاع از ارزشهایشان گوش فلک را کر کرده است؟


خدایا! این چه امتحانی هست که همه را به سنگ محک میزنید؟باشد که یکبار هم که شده مقلد منتظر حوزه های علمیه و مراجع محترم تقلید نباشد،


لذا اینجانب بعنوان ذره ای از دریای بیکران ملت باغیرت ایران از روز پنجشنبه مورخه 5/6/88 بمدت یک هفته عزای عمومی اعلام میکنم.


الله اکبر الله اکبر الله اکبر(یاحق مددی)

افشای تصاویر جدیدی از دفن های غیرقانونی کشته شدگان حوادث اخیر در بهشت زهرا

در روزهای گذشته خبرگزاری دولتی ایسنا به نقل از روابط عمومی سازمان بهشت زهرای تهران خبر "دفن شبانه" اجساد در بهشت زهرا را تکذیب کرد.


روابط عمومی این سازمان با اعلام ساعت کار ! بهشت زهرا گفته است در ساعاتی غیر از ساعات اداری جنازه ای به خاک سپرده نشده است. دانش پژوه رییس این روابط عمومی به خبرنگار ایسنا می گوید:" ساعات كار امور تدفين در بهشت زهرا (س) از ساعت هشت صبح تا 16 بعد از ظهر بوده و اصولا موضوعي به نام «دفن شبانه» در بهشت زهرا (س) صحت ندارد."

این در حالیست که در هیچ کدام از خبرهایی که تا امروز در سایت نوروز منتشر شده است در مورد دفن شبانه جنازه ها صحبتی به میان نیامده بود و تنها اعلام نموده بودیم که شبانه خودروهای ناشناس و غیر سازمانی زیادی در تاریخ های مورد بحث وارد بهشت زهرا تهران و قطعه 302 شده است.

بعد از انتشار خبر اولیه تدفین پیکر دهها نفر از شهروندان در قطعه 302 بهشت زهرا، مقامات و مسئولین این قبرستان قدیمی با اظهاراتی متناقض و با دستپاچگی نسبت به تکذیب این خبر و دیگر خبرها یی که هنوز منتشر نشده بود اقدام کردند.

اما واقعیت آن بود که مسئولین سازمان بهشت زهرا و افرادی که به انجام این امور غیر انسانی اقدام کرده بودند خود می دانستند که خبرنگاران نوروز تا چه حدی از اتفاقات اخیر در آن سازمان اطلاع دارند. در همین راستا با علم به اینکه بالاخره اخبار اصلی منتشر خواهد شد اقدام به تکذیب اخباری منتشر شده و نشده کردند.

محمود رضائیان مدیر عامل از کار کنار گذاشته آن سازمان در اولین اظهارات، دفن جنازه هایی بدون نام و مشخصات را از اساس تکذیب کرد و گفت هیچ جنازه ای بدون نام و نشان در قبرستان به خاک سپرده نشده است.

در نتیجه سایت نوروز مجبور شد بر خلاف میل باطنی اسنادی مبنی بر تائید ادعاهای خود از جمله شماره های جواز دفن را که در آنها نام و نشانی از متوفی در آن نیست منتشر نماید.

و در مرحله بعد نیز با تکذیب تجری نماینده اصولگرای مجلس مجبور به انتشار فیلم این قبور شد.

در کمال ناباوری در حالیکه نمایندگان مجلس با حضور در بهشت زهرا این خبر را تائید نمودند و رییس سازمان بهشت زهرا نیز کنار گذاشته شد رییس روابط عمومی سازمان بهشت زهرا در گفتگوی خود با ایسنا و برخلاف رییس کنار گذاشته شده اش، وجود قبرهای بی نام ونشان در قطعه 302 را تائید می کند و مشخص نیست چرا در ابتدا کلا وجود چنین قبرهایی تکذیب شد اما پس از آنکه نوروز اقدام به انتشار فیلم های قبرها نمود اینبار بهانه دیگری را دستاویز این حرکت غیراخلاقی خود قرار داده اند و شهداء را معتاد و بی نام و نشان معرفی کرده اند، در همین جا خیرخواهانه از ایشان درخواست می کنیم با استعفا از این سمت دست خود را بیش از پیش آلوده به خون فرزاندان پاک ایران نکنند.

ایشان در بخشی از مصاحبه شان گفته اند:"قطعه 302 بهشت زهرا (س) يك قطعه عمومي روز است كه حدود 40 درصد اموات روزانه تهراني‌هاي در آن دفن مي‌شوند كه در بخشي از آن برابر روال هميشگي قطعات عمومي تعداد معدودي افراد مجهول‌الهويه كه در اثر سانحه رانندگي و يا احتمالا اعتياد به مواد مخدر فوت شده و از پزشكي قانوني اعزام شده‌اند، با رعايت كليه تشريفات قانوني و شرعي دفن شده‌اند. "

دانش‌پژو در پايان می گوید: "كليه اموات دفن شده در قطعه عمومي 302